کد خبر: ۵۲۹۶
۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۰

اسباب‌بازی‌ساز کوچک!

حامد افشار پسر بچه ۹ ساله‌ای است که با اسباب بازی‌های الکترونیکی خراب خود، اسباب بازی جدیدی می‌سازد.

وقتی وارد کوچه می‌شوم پسر بچه کت و شلوار پوشیده با پلاستیک خرید دستش، کمی جلوتر راه می‌رود و هر چند قدمی که بر می‌دارد رویش را برمی‌گرداند و یواشکی پشت سرش را نگاه می‌کند، تا اینکه انگار شک او تبدیل به یقین می‌شود و گام‌هایش را تندتر می‌کند و به سمت در خانه‌شان می‌دود و با صدای بلند فریاد می‌زند که بابا! برای مصاحبه آمدند.

حامد افشار پسر بچه ۹ ساله‌ای است که به گفته مادرش از کودکی علاقه زیادی به کار‌های فنی داشته؛ به طوری که همیشه اسباب بازی‌های خرابش را خودش درست کرده و بعد از گذشت مدت زمانی با اسباب بازی‌های الکترونیکی خراب خود اسباب بازی جدیدی می‌ساخته است.

این استعداد حامد در نظر خانواده خیلی مهم به نظر نمی‌رسد، اما معلم کلاس سوم او با دیدن کاردستی‌های حامد و اسباب‌بازی‌هایی که درست می‌کند متوجه هوش و استعداد این دانش‌آموز می‌شود و موضوع را با خانواده او مطرح می‌کند تا حامد با حضور در کلاس‌های آموزشی بتواند استعداد خود را شکوفا کند.

او از طرف مدرسه به پژوهش‌سرای امام رضا(ع) معرفی می‌شود تا زیر نظر استاد فیزیک به صورت رایگان آموزش‌های بیشتری ببیند، اما حضور او در این پژوهش‌سرا تنها چند ماه طول می‌کشد و به دلیل تغییر کاربری مکان پژوهش‌سرا کلاس‌های آموزشی تعطیل و حامد دوباره از آموزش باز می‌ماند.

با توجه به تشویق‌ها و صحبت‌هایی که استاد فیزیک پژوهش‌سرا از حامد برای والدینش کرده است، آن‌ها تصمیم می‌گیرند تا او را در کلاس‌های آموزشگاه‌های خصوصی ثبت‌نام کنند که متأسفانه به دلیل هزینه بالای این کلاس‌ها از عهده آن برنمی‌آیند، پدر حامد می‌گوید: به جز آموزشگاه‌های خصوصی به بعضی از آموزشگاه‌های وابسته سازمان‌ها نیز مراجعه کردم و استعداد فرزندم را برای آن‌ها توضیح دادم تا شاید حمایتی صورت گیرد اما نتیجه‌ای به دست نیاوردم.

 

باز ماندن از آموزش

پدر حامد بعد از این پرس‌وجوها و تعطیلی پژوهش‌سرا تصمیم می‌گیرد از طریق مدرسه و آموزش و پرورش اقدامی انجام دهد اما به او گفته می‌شود که بودجه‌ای برای این کار در نظر گرفته نشده و ابتدا باید دانش‌‌آموز استعدادش را پرورش دهد و سپس مورد حمایت قرار گیرد.

او بیان می‌دارد: برای اینکه استعداد حامد در زمینه روباتیک پرورش پیدا کند به آموزش‌های عملی نیاز دارد و به صرف اینکه با استعداد خودش بخواهد جلو برود ممکن نیست از طرفی هزینه این کلاس‌ها زیاد است و توان پرداخت آن‌ها را ندارم.

 

ضرورت حمایت از مخترع کوچک

 

کمبود امکانات

حامد تاکنون توانسته بیل مکانیکی، هواپیمای کنترلی، جرثقیل و ... را با استفاده از بقایای سایر اسباب بازی‌هایش درست کند اما وقتی از او می‌خواهیم تا این اسباب‌ بازی‌ها را نشانمان دهد فقط یک بیل مکانیکی دارد، مادرش می‌گوید: به دلیل کمبود وسیله حامد مجبور است برای درست کردن هر اسباب بازی جدید، قبلی را خراب کند تا بتواند از قطعات آن‌ها استفاده کند.

 

دوست دارم مخترع شوم

حامد دوست دارد در آینده دانشمند و مخترع شود و ماشین پرنده‌ای اختراع کند که بدون سوخت بتواند پرواز کند. او با همان زبان کودکانه خود درباره علاقه‌اش به کار فنی می‌گوید: از زمانی که هنوز به مدرسه نمی‌رفتم فیلم‌های مستند را بسیار دوست داشتم به‌ویژه مستندهایی که در رابطه با فرستادن آدم‌ها به فضا و یا اختراع ماشین‌های جدید را نشان می‌داد، کامل می‌دیدم. با دیدن این مستندها دوست داشتم من هم مانند آن‌ها وسیله‌های جدید اختراع کنم.

بنابراین این کار را با اسباب بازی‌هایم شروع کردم و چون از جریان الکتریکی  چیزی نمی‌دانستم اول از پدرم سؤالاتی در مورد سیم‌های برق و کار آن‌ها در ماشین‌های کنترلی می‌پرسیدم که او من را راهنمایی می‌کرد. کم کم با دستکاری همین اسباب بازی‌ها توانستم چیزهای جدیدی درست کنم.

با اشتیاق فراوان دست‌هایش را در هوا تکان می‌دهد و بیان می‌دارد: یک‌بار وسیله چهار کاره‌ای درست کردم که به اندازه کف دست بود و علاوه بر ماساژ و موچین، کار همزن و دِلر را نیز انجام می‌داد.

حامد با همین سن کمش خیلی خوب صحبت می‌کند. او می‌گوید: وقتی اسباب بازی‌هایی که درست می‌کنم را به مدرسه می‌برم همکلاسی‌هایم از اینکه چگونه توانسته‌ام آن‌ها را سر هم کنم سؤال می‌کنند و از من می‌خواهند تا به آن‌ها نیز یاد دهم، من دوست دارم چیزهای بیشتری یاد بگیرم تا بتوانم دوستانم را نیز راهنمایی و تشویق کنم.

 

ضرورت حمایت از مخترع کوچک

 

آرزو دارم در مسابقات روباتیک شرکت کنم

یکی از آرزوهای حامد این است که بتواند در مسابقات روباتیک دانش‌آموزان شرکت کند و او را نیز همانند هم سن و سال‌هایش در تلویزیون نشان دهند، اما هنوز نتوانسته در مسابقه‌ای شرکت کند چون وسیله‌هایی که او درست کرده هیچ جا به نمایش گذاشته نشده و تنها معلم حامد عکس‌هایی از آن‌ها گرفته است.

مادر حامد نگران آینده فرزندش است، می‌گوید: حامد علاوه بر این استعداد خود، شاگرد اول کلاس است و قرآن را نیز به خوبی تلاوت می‌کند اما علاقه زیاد او به کارهای فنی و روباتیک بیشتر است، اینکه نمی‌توانیم به دلیل هزینه‌های زیاد کلاس‌های آموزشی به این علاقه او کمک کنیم برای من و پدرش بسیار ناراحت‌کننده است.   

پدر او نیز می‌گوید: دانش‌آموزانی که امروز نخبه شده‌اند و توانسته‌اند با حضور در المپیادها برای کشور افتخارآفرینی کنند استعداد آن‌ها از کودکی کشف شده و مورد حمایت قرار گرفته‌اند. انتظار داریم به حامد نیز کمک شود.

 

* گزارش پیش رو «سیزدهم مرداد ماه سال ۱۳۹۷» در شهرآرا محله منطقه دو  به چاپ رسیده است.

ارسال نظر